از باب اشاره....
«کار نویسنده» مثل هر فعالیت دیگر انسانی شیوهها و مراحل ویژة خود را دارد که طبعاً به تعداد نویسندگان داستان، که هر یک راه و رسم خود را دارند گوناگون است؛ از آنگاه که طرح داستان به ذهنشان میآید تا گاه نشستن در قالب واژهها. از درگیری روزانة نویسنده با مشکلات شخصی و با جهان پیرامون، تا خطزدن و دوبارهنویسی و نگرانی از خوشایند و ناخوشایند خواننده.
این همه از آغاز تا آنگاه که چاپ اثر شکل نهایی به خود میگیرد مشغلههای نویسنده است.
چنین فرآیندی طبعاً چیستی داستان را در پیش مینهد که صاحبنظران و منتقدان و حتی نویسندگان براساس تجربههای خود پیرامون آن به شرح نظرات خود پرداختهاند.
از هنگامی که هنری جیمز به این وجه از زندگی ادبی نویسنده توجه خاص نشان داد، تاکنون دیگرانی هم از این دیدگاه به کار خود نظر انداخته و در مورد آن نوشته و گفتهاند، که البته بیشتر چراغی است روشنگر آثارشان و همچنین آموزههایی برای نویسندگان دیگر.
در این شماره چند مقاله به صاحبنظرانی اختصاص دارد که دیدگاههای خود دربارة داستان را به قلم آوردهاند. همچنین چند داستاننویس ایرانی و خارجی از شیوهها و تجربههای خود در چگونگی خلق آثارشان یا برخورد دیگران با آنها در مقام نویسنده و کلیتاً این که چرا و چگونه مینویسند، سخن گفتهاند. روایت هر کدام در نوع خود جالب و تامل برانگیز است و میتواند دریچهای باشد بر شناخت بهتر و بیشتر آثارشان.
شعرهایی از چند شاعر، داستان و دو مقاله، سایر مطالب این شماره را تشکیل میدهند. همراه با نامه محبتآمیزی از دوست شاعر مقیم شیراز؛ محمود سجادی که در آن یاد دهة چهل و جلسات جنگ اصفهان را بار دیگر در خاطرمان زنده کرد.
مدیر مسئول